در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم...

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم...
طبقه بندی موضوعی

استسحان

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۵۴ ق.ظ

«...

- تو برای چی رو می گیری؟

- خب برای این که نامحرم نبیندم... قبول! کریم هم نامحرم است، اما...

 باب جون گل از گلش شکفت. انگار چیزی کشف کرده بود. دست مریم را در دست گرفت:

- هان، بارک الله اشتباهت همین جاست. رو گرفتن برای فرار از نامحرم نیست. والا من هم می دانم، نامحرم که لولو نیست، جخ پاری وقت ها مثل همین کریم، اصلا خودیه... نه! رو گرفتن برای این است که خدا کته. خدا هم مثل رفیق آدمه. یک رفیق به آدم یک چیزی بگوید، لوطی گری می گوید بایستی انجام داد.

- این درست که خدا گفته، اما حکمتش همان است که گفتم، برای فرار از...

 باب جون حرف مریم را برید:

- حکمتش را ول کن. این جایش به من و تو دخلی ندارد. وقتی رفیق آدم چیزی از آدم خواست، لطفش به این است که بی حکمت و بی پرس و جو بدهی. اگر حکمتش را بدانی که بخاطر حکمت داده ای نه به خاطر لوطی گری. جخ آمدیم و حکمتش را نفهمیدی، آن وقت چه؟ انجام نمی دهی؟

...»

منِ او . ص112


پ.ن:

نماز صبح چرا دو رکعت؟!

  • ۹۳/۰۸/۲۶
  • الف

نقاط  (۰)

هیچ نقطه ای هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">