در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم...

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم...
طبقه بندی موضوعی

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سیاست» ثبت شده است

کمیک بوک ها رو که نگاه می کردم، یاد این می افتادم که دهه 20-30 بچه های اونا تو نیوریورک و کالیفرنیا و... این چیزا رو می خریدن و می خوندن تا بیشتر در لذت کودکی و خیال خودشون غرق بشن و همزمان نسلی در ایران از بچه ها بود که دونه دونه بخاطر قحطی بعد جنگ از گرسنگی می مردند.

کی میخواییم تو تاریخ اینا رو به نسل بعدی ها که هیچی به نسل حال حاضر و قبلی ها بگیم؟!
حالا یه سری ابله هم برن برای ابراز همدردی زیر علمک گاز سفارت فرانسه شمع روشن کنن!

 

تو همچین دنیایی زندگی می کنیم...

 

 

  • الف

اصلا مراسمات و مناسبت های حال حاضر در آمریکا گذشته و پایه شان خنده دار است و نسبتی با الان شان ندارد.

داستان عید شکرگزاری (thanksgiving) حضور سربازان انگلیسی در این قاره است که وقتی به خشکی رسیدند داشتند از گرسنگی می مردند، سرخ پوستان آن ها را به خانه های خود بردند و و با هر چه که داشتند از آن ها پذیرایی کردند، آن ها هم در عوض در مدت کوتاهی بعد از آن همه سرخ پوستان را کشتند!
حالا هر سال دور هم به شکرانه نمردن اجدادشان از گشنگی جمع می شوند و به حد انفجار می خوردند!

اصالت و ذات این بشر مصرف گرا را به جای مناسبت هایی که کمی ریشه تاریخی دارند بیشتر می شود در جمعه سیاه (black friday) دید. جایی و جامعه ای که ادعای تمدن دارند و اصل فرهنگ شان نایس(nice)  و کول(cool) بودن است در این روز برای تخفیفاتی با درصد بالا طوری به فروشگاه ها و البته به هم دیگر حمله می کنند که آدم را یاد قبایل وحشی آفریقا می اندازد!
 
 
 
 
 
در همچین دنیایی زندگی می کنیم!
  • الف

     سعید حجاریان
     معصومه ابتکار 
     عباس عبدی
     کمال تبریزی
     فروز رجایی فر
     علی‌اصغر زحمتکش
     محمد هاشمی اصفهانی
     اکبر رفان
     محمدرضا خاتمی
     محسن امین‌زاده
     رحمان دادمان
     شمس‌الدین وهابی
     وفا تابش
     محمد نعیمی‌پور
     حسین شیخ‌الاسلام
     احمد حسینی
     حسین کمالی
     محمد چمنی
     محمدعلی جعفری
     محمدحسین شریف زادگان
     محمدجواد مظفر
     مرحوم رحمان دادمان



یه دور این اسم ها رو نگاه کن، از بحث های و اون روز و حال امروز این آدم ها واسه خودت یه نتیجه بگیر!


  • الف

ظهر آن روز در دفتر سید داشت درباره پروژه ی تا آخر سال حرف هایی می زد: «مهاجرین افغان»

راستش رو بخوام بگم تا حالا خیلی حس همدردی خاصی با این برادران افغان مون نداشتم، شاید به دلیل دوری از مسئله و فضا یا شاید به هر دلیلی دیگری.

تا اینکه عصر همان روز بعد از صحبت های سید برای کمک در جابجایی یک سری وسیله مجبور به طی کردن مسیر 45دقیقه ای با «قدیر» شدم. طبیعتا سنگینی فضا اگر چیزی نمی گفتم بیشتر می شد چون باز کردن سر صحبت برای او سخت تر بود.

با اینکه اهل کدوم استان و ایالت و... هستید شروع کردم. نزدیک مزار شریف زندگی می کرد. داستان دیپلمات های ایرانی سفارت مزار را براش تعریف کردم، چیز های شنیده بود، بیشتر توضیح دادم و بحث به امنیت و طالبان و.. رسید. اینکه ایران هیچ فاکتور نداشته باشد این برایش بس است، امنیت.

میگفت به خاطر همین است که شغلی نیست. بخاطر عدم امنیت و حضور آمریکا! هرچی بیشت صحبت می کرد روحیه استکبارستیزی اش برایم بیشتر روشن می شد. حالا با فضایی آشنا شده بود که شاید نمونه اش رو بیشتر توی جمع بچه حزب اللهی ها دیده بودم...


خدا شر مستکبرین عالم را از سر مستضعفین و مردم جهان کم کند، بگو آمین!

  • الف

ق.ن:

اول از همه این رو بگم که منم حواسم هست که شهدا هر موقع بخوان رخ نشون دادن و این حرفا... ولی این رو که میخوام بگم متضادش نمی دونم!


یک سردار دوست داشتنی ای که نقش اش از بعد جنگ در این انقلاب داشته کمتر دیده شده حاج محمد باقر زاده هست. سید از همون بعد جنگ در تفخص مشغول بازگردوندن پیکرهای شهیدانی شد که بدن بی جان شون به این کشور جان می داد.

هر موقع وضعیت بحرانی ای پیش می آمد، خطری بود، تهدیدی می شد یا آتش فتنه ای را روشن می کردند سید با شهدایی از راه می رسید و رنگ و بوی معنویت را به شهر بر می گرداند و دل ها را نرم می کرد و تصمیم ها را برای همه آسان تر و آن وقت وضعیت ورق می خورد. باز هم تکرار می کنم که همه این ها خواست شهداست برای کمک به ما ولی او را انتخاب کرده اند. حاج محمد و بچه های تفحص هستند که توسل می کنند و مثلا روضه علقمه می خوانند و 8-7تا ابالفضل و عباس نامی را از زیر خاک بیرون می کشند...

سردار ساده و مردمی ای که او را از پای منبرهای آقا مجتبی (رحمت خدا بر او باد) یادم هست. 
بمان و گاه گاه حال و هوای مرده این شهر را با شهدایی که می آیند برای ما عوض کن سردار...


سه شنبه هرچه که باشد جلوی هم نفسی با یکی از این بزرگانِ گمنام کم می آورد، قدم زدن با 175 تای آنها که جای خود دارد! عجب سه شنبه ای...


پ.ن:

این یادداشت بعد از خستگی که نه سر زندگی 6-5 ساعت پیاده روی پیاده روی در معیت شهدای غواص در تاریخ 26 خرداد نوشته شده است.

  • الف

بسم الله


اخیرا بعد از فتح "جرف الصخر"  بود که مشخصا به طور از قبل برنامه ریزی شده عکس هایی از حضور حاج قاسم سلیمانی در جبهه های مبارزه عراق علیه داعش منتشر شد، عکس هایی که البته بیشتر به نظر من برای تحقیر دشمنان بود تا هدف دیگری، چون مثلا تصویر حاج قاسم در حالی که دست در گردن «هادی العامری» فرمانده سپاه بدر عراق انداخته یا حاج قاسم و جمعی از سربازان عراقی در حال خوردن غذا ، چیز دیگری به ذهن متبادر نمی کند.

حال که دیگر سطح شناخت حاج قاسم _که بعید می دانم مردم ایران هم تا سال 90-91 حتی اسمی از ایشان شنیده بودند_ به رسانه های عمومی رسیده دور از انتظار نبوده و نیست که رسانه های مختلف غربی هم به ایشان بپردازند. رسانه هایی که بنا به ماهیت خود قصد خط دهی به افکار و اذهان مردم خود و بلکه ملت های دیگر دارند.

هفته نامه نیوزویک (NEWSWEEK)  طرح روی جلد این هفته خود را به عکسی از "ژنرال سلیمانی" به همراه تیتر NEMESIS. در تیتر کناری آمده: «در اول او با آمریکا مبارزه کرد، حالا او به داعش ضربه می زند». اما nemesis  همان "الهه انتقام" یونان باستان است! الهه انتقام!



اگر خوشبینی مفرط را کنار بگذاریم من این را شروعی برای "بد من" سازی از شخصیت حاج قاسم می دانم، مثل بن لادن... در صورت ادامه همین روند و اتفاقات و ادامه ناکامی های آمریکا در منطقه و در صحنه هایی که سردار سلیمانی در آن نقش دارند، حضور مستقیم و غیرمسقیم این شخصیت به صورت دشمنی ترسناک و مخوف در فیلم ها و سریال های هالیوودی مثل هوملند (homeland) را اصلا دور از ذهن نمی دانم.

عجیب تر برایم این است که رسانه های داخلی و بعضا دوستان حزب اللهی به جای درک این شرایط و تحلیل آن، خیلی با ذوق زدگی به آن دامین می زنند.

تنها موضوعی که می ماند این است که بگویند: «آقا! دشمن باید از شیعه جماعت ترس داشته باشد». من هم می گویم: سلمنا! احسنت... معلوم هست که دشمن باید از ما بترسد. اما به نظر حقیر این رسانه هایی که الان دارند به این مقوله می پردازند وظیفه ذهنیت سازی برای عوام مردم کشورهای غربی دارند. مردمی که بنا به تعبیر قرآن حتی ممکن است بشود آنها را «مستضعف» فکری نامید. هدف ما ترساندن این جماعت است؟! اتفاقا هدف ما ترساندن مدیران و افراد پشت پرده این رسانه ها است که به این مقصود تا میزان خوبی دست پیدا کرده ایم؛ آن وقتی که چند سال قبل یک سناتور آمریکایی در مجلس شان پشت تریبون اعلام کرد که: «اگر می خواهید مشکلات تان ]در منطقه[ حل شود، قاسم سلیمانی را ترور کنید!»

همین بود منشا خیری که حالا خیلی از مردم ایشان و باقی سربازان اسلام را بهتر می شناسد و برایشان دعا می کنند.

خداحفظ تان کند سردار...


پ.ن:

متنی برای "نقطه تسلیم" و ان شاءالله منتشره در نشریه "انعکاس"

  • الف

توجه: سوال زیر را با در نظر گرفتن شاخصه های مادی و عدم دخالت شاخصه های غیر مادی (یا معنوی مثل عزت، استقلال، استکبارستیزی و...) پاسخ دهید.

مهلت: تا 9 تیر 94


س1: با توجه به مقدار تعیین شده برای پرداخت ماهانه به ایران این موفقیت بزرگ را تحلیل نمایید. (10 نمره)

پاسخ:

مقرری تعیین شده: ماهانه 700 میلیون دلار 

مدت زمان پرداخت: 7 ماه 

بودجه سال 93: تقریبا 252 میلیارد دلار


700*7=4.9 میلیارد دلار ---» 5میلیارد دلار

5/252 * 100% = 1.98%

پرداخت کمتر از 2% بودجه سالیانه طی 7 ماه (بدون در نظر گرفتن اینکه این ها از پول های بلوکه شده ایران است)

تا همین جا کافیست، اما:


قیمت نفت در این مدت از حدود 120 دلار در هر بشکه هم اکنون به 80 دلار _کمتر_ رسیده.

فروش نفت ایران روزانه حدود یک میلیون بشکه.

حال اگه این کاهش قیمت با برنامه از طرف کشورهای طرف مذاکره و دوستان شان در منطقه را طی این 7 ماه حساب کنیم؛

7ماه * 30روز * 30دلار اختلاف * 1000000 بشکه روزانه = 6.3 میلیارد دلار

4.9 - 6.3 = -1.4 میلیارد دلار


س2: جمع بندی خود را بنویسید. (10 نمره)

پاسخ:

        تحقیر را احساس کنید!


پ.ن:

این مطلب کاملا از دید مهندسی صنایع نوشته شده!



بی ربط:

کربلا کربلا خوش به حال مسافر تو

کربلا کربلا کاش دلم بشه زائر تو...

  • الف

چقدر حس خوبی هستش که عضو یه کاری باشی که ماندگاره...

یه کاری که تو حتی یه قسمت خیلی کوچکیش باشی...

یه جمع با آدم های خاص...

که بمونه تو تاریخ...


خیلی خوبه!

  • الف

می بینی؟! اصلا خیلی جسور است... توی سیاست سرک می کشد، توی اقتصاد هم. دیگر فرهنگ و روابط اجتماعی و خانواده و... را اصلا بیخیال! خودش را بزرگ و بزرگ تر جلوه می دهد. همه چیز را نقد می کند و همه را به سخره می گیرد حالا خودش و توابعش را مسخره نه ولی اگر به نقد هم بکشی چنان جنجال رسانه ای راه می اندازد که نپرس! همان که گفته بودم؛ «رسانه ای که نباید بیشتر از یک رسانه باشد!»



V for Vendetta 

(2005)

داخلی / تونل مترو

در حالی که V به سمت کریدی حرکت میکنه و همه مامورها رو میکشه و اون هم پشت سر هم بهش شلیک میکنه؛


کریدی: بمیر، بمیر، بمیر، چرا نمی میری؟

وی: پشت این نقاب چیزی بیشتر از یه جسم هست.

  پشت این نقاب یه آرمانِ آقای کریدی!

  "و آرمان ها ضد گلوله هستند..."

به ملتی شجاعت و جسارت می دهد و از دیگری غرور و عزت اش را می گیرد!

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


قدرت اثر و عمق استراتژیک اش را می بینی؟


این روزهای لندن...



  • الف

دشمن 61 / دشمن 93

 

شب عاشورا:

 

 

 

عصر عاشورا:

 

 

 

 

پ.ن:

اینجا هیات انقلابه!

 
  • الف