ایفاد
بعد این همه وقت تازه میخواد فایل ها رو برام ایمیل کنه، زنگ زده میگه آقا شما یه ایمیل به بنده بده که فایل ها رو «ایفاد» کنم خدمت شما.
میگم ایفاد یعنی چی؟! کلی قلمبه سلمبه میکنه که یعنی با احترام دادن و الخ.
برو عمو میخوای فایل بدی و دیر کردی که این حرفها و خالی بندی ها فایده ای نداره!
ایفاد
لغت نامه دهخدا
ایفاد. (ع مص ) برآمدن بر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مشرف شدن و برآمدن بر آن . (ناظم الاطباء). || سر برآوردن آهوبره و گوش استیخ کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بلند کردن آهو سر خود را و استیخ کردن گوشهای خود را. (ناظم الاطباء). || شتافتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). || بلند گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بلند شدن چیزی . (از ناظم الاطباء). || وفد فرستادن . (تاج المصادر بیهقی ). برسولی فرستادن نزد کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فرستادن . روانه کردن . مراسله . (فرهنگ فارسی معین ).
- ۹۳/۰۶/۱۸